میتراییک،آلفا،شعر

ساخت وبلاگ

جانِ یسنا جانِ یشتا جانِ وَندیداد و زَند جانِ المیزانِ چشمانت کمی با من بخند #پایانی_حیات_اله میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 80 تاريخ : جمعه 28 مهر 1402 ساعت: 8:57

بحث درباره "تصویر"، راه را بر بحث دیگری به نام «ابهام» می گشایدکه از مهم ترین مباحث شعری است. اگرچه در مورد ماهیت ابهام در شعر مطالب بسیاری نوشته شده است و به خصوص مثلاً در مطالب محمد حقوقی تلاش به عمل آمده تا مبحث ابهام بسیار کلی تر از مبحث تصویر نشان داده شده و ابهام ناشی از تصویر سازی یکی از انواع ابهام نام گیرد اما به اعتقاد راسخ من و بر اساس مفهومی که تاکنون از تصویر و انواع آن به دست دادم ابهام اصیل و واقعی ی شعری صرفاً ناشی از تصویر سازی .است من در صفحات آینده وقتی به طرح دیدهای تازه ای درباره تصویر رسیدم بیش از اینها در این باره سخن خواهم گفت اما تا رسیدن یا برای رسیدن به آن منزل ناچارم به سیر تاریخی ی بحث برگردم. در مقالات منتشر شده در کارگاه «شعر من می کوشیدم تا نشان دهم که چگونه با کوچک ترین دستکاری در فرمول تشبیه کامل»، چیزیاز معنا کسر شده و به همان نسبت ابهامی محسوس در شعر راه می یابد این ابهام جا باز می کند تا مخاطب شعر نیز در کار روشن کردن معنای،شعر و دریافت تجربه ،شاعر، شراکت باید .مثلاً اگر به تفاوت دو جمله «علی در شجاعت چون شیر است و علی چون شیر است دقیق شویم میبینیم که در نخستین جمله ابهامی در کار نیست علی به شیر تشبیه شده و علت تشبیه هم ذکر گردیده است. اما در جمله دوم همان تشبیه صورت گرفته است بی آنکه علت آن معلوم باشد. حال این خواننده است که باید حدس بزند چرا علی به شیر تشبیه شده است. نوع شناخت و تلقی ی هر خواننده به جمله مزبور معنای جدیدی می دهد اگر در نظر خواننده شیر حیوان درنده ای باشد آنگاه خواننده خواهد گفت که منظور گوینده نشان دادن درندگی علی است اما شیر میتواند برای کسی نماد زیبائی برای دیگری نماد ،وقار و برای سومی نماد سلطنت باشد. بدین سان يك جمله میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 19:43

چرا توقف کنم ، چرا ؟پرنده ها به جستجوی جانب آبی رفته اندافق عمودی استافق عمودی است و حرکت : فواره وارو در حدود بینشسیاره های نورانی می چرخندزمین در ارتفاع به تکرار می رسدو چاه های هواییبه نقب های رابطه تبدیل می شوندو روز وسعتی استکه در مُخیلهٔ تنگ کرم روزنامه نمی گنجدچرا توقف کنم ؟راه از میان مویرگهای حیات می گذردکیفیت محیط کشتی زهدان ماهسلولهای فاسد را خواهد کشتو در فضای شیمیایی بعد از طلوعتنها صداستصدا که جذب ذره های زمان خواهد شدچرا توقف کنم ؟چه می تواند باشد مردابچه می تواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فسادافکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .نامرد ، در سیاهیفقدان مردیش را پنهان کرده استو سوسک … آهوقتی که سوسک سخن می گوید .چرا توقف کنم ؟همکاری حروف سربی بیهوده است .همکاری حروف سربیاندیشهٔ حقیر را نجات نخواهد داد .من از سُلالهٔ درختانمتنفس هوای مانده ملولم میکندپرنده ای که مرده بود به من پند داد که پرواز را به خاطر بسپارمنهایت تمامی نیروها پیوستن است ، پیوستنبه اصل روشن خورشیدو ریختن به شعور نورطبیعی استکه آسیابهای بادی می پوسندچرا توقف کنم ؟من خوشه های نارس گندم رابه زیر پستان می گیرمو شیر می دهمصدا ، صدا ، تنها صداصدای خواهش شفاف آب به جاری شدنصدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاکصدای انعقاد نطفهٔ معنیو بسط ذهن مشترک عشقصدا ، صدا ، صدا تنها صداست که می مانددر سرزمین قدکوتاهانمعیارهای سنجش همیشه بر مدار صفر سفر کرده اندچرا توقف کنم ؟من از عناصر چهار گانه اطاعت می کنمو کار تدوین نظامنامهٔ قلبمکار حکومت محلی کوران نیستمرا به زوزهٔ دراز توحشدر عضو جنسی حیوان چه کارمرا به حرکت حقیر کرم در خلأ گوشتی چه کارمرا تبار خونی گلها به زیستن متعهد کرده استتبار خونی گلها می د میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 19:43